تاثیر زبان فارسی بر فرهنگ جامعه ایرانی
همان اندازه که فرهنگ ایرانی در زبان و ادبیات فارسی متبلور شده است، ویژگی های زبانی که گویشوران به کار میبرند نیز بر فرهنگ عمومی جامعه اثر خواهد گذاشت.
نخستین بار، ادوارد ساپیر و بنجامین وُرف، زبانشناسان آمریکایی در اوایل قرن بیستم، نظریهای درباره ارتباط میان زبان و فرهنگ ارائه کردند. بر اساس نظریه ساپیر-وُرف (Sapir-Whorf hypothesis)، زبانی که یک جامعه از آن استفاده می کند، روی اندیشه و حتی هنجارهای رفتاری در آن جامعه اثرگذار است.
این نظریه، سخنی نو در زبانشناسی به شمار میرفت. تا آن روز، پژوهشگران می پنداشتند که اثرگذاریِ جامعه و زبان بر یکدیگر، یکسویه و از جامعه به زبان است. اما ساپیر و وُرف، عکس این موضوع را نیز صادق میدانستند.
ارتباط فرهنگ و زبان
بررسی زبان، یکی از روشهای مطالعات فرهنگی است؛ زیرا زبان، واقعیتهایی که حتی در منابع تاریخی ذکر نشدهاند را آشکار میکند. مثلا در گذشته، در زبان پارسی، برای اسب، چندین واژه وجود داشت:
اسب: واژهای عمومی؛ مادیان: اسب ماده؛ رخش: اسب آجری و سپید؛ چَرمه: اسب سپید؛ توسن: اسب سرکش؛ نَوَند: اسب نجیب و نیکنژاد؛ باره: اسب نیرومند؛ سمند: اسب متمایل به زردرنگ؛ و…
امروزه همۀ اینها در زبان فارسی، اسب هستند. روشن است که اسب در ایرانِ کهن، اهمیتی فراوان داشت و امروزه اهمیت خود را از دست داده است. وجود نامهایی در تاریخ ایران که از اسب گرفته شدهاند (جاماسپ، گشتاسپ، تهماسپ و…) نیز موید همین واقعیت است.
در زبان کرهای، ضمیر ملکی اول شخص را معمولا به صورت جمع به کار میبرند. مثلا به ندرت از شهروندان کره جنوبی میشنوید که بگویند کشورم، خانهام، مدرسهام،…، بلکه واژههای کشورمان، خانه مان، مدرسه مان،… را استفاده میکنند.
این در حالی است که خانه یا کشورِ یک انگلیسیزبان، my home یا my country است؛ مگر آنکه آن فرد در حال گفت وگو با یک هم وطن یا یک هم مدرسهای باشد. این وضعیت، ناشی از فرهنگ کرهای است که در آن، گروهی که فرد بدان تعلق دارد، مهمتر از خود فرد تلقی میشود.
در زبان کرهای، شما اگر با دوست خود گفتوگو میکنید، میتوانید از واژههای na-yi (سِن) و bab (غذا) استفاده کنید، اما وقتی با پدربزرگتان سخن می گویید، باید از yeon-sae (سِن) و jin-ji (غذا) استفاده کنید. ازاین دوگانههای “عادی و محترمانه” و حتی سه گانههای “عادی، محترمانه، بسیار محترمانه”، در زبان کرهای فراوان وجود دارد. این ویژگی، در واقع حاصلِ هنجارِ احترام به بزرگترها در جامعه است.
ویژگیهای که در زبان کرهای گفته شد، در زبان ژاپنی هم دیده میشود.
گاه طبیعت، روی فرهنگ اثر میگذارد و این اثرِ فرهنگی را نیز میتوان در زبان مشاهده کرد. در زبان ژاپنی، 50 واژه برای باران وجود دارد. ژاپنی ها برای باران معمولی، شدید، آهسته، باد و باران، برف همراه با باران، باران همراه با برف، هوای بارانی غیرابری، باران در شب، باران بهاری، تابستانی، پاییزی، زمستانی، باران مطبوع که هر 10 روز یکبار ببارد، هوای پساباران، باران طولانی، باران ناگهانی بعدازظهر و… یک یا گاه چند واژه دارند.
حتی فرهنگِ خانوادگی هم مستقیما روی زبان فرزندان اثر میگذارد. “جوآن تاف” زبانشناس آمریکایی، سال 1977 پژوهشی روی دو گروه از کودکان انجام داد. گروه نخست، پدر و مادرانی تحصیل کرده و متخصص داشتند. گروه دوم، تحت نظر والدینی تحصیل نکرده و بی تخصص یا نیمه متخصص بزرگ شده بودند. در سن سه سالگی، کودکانی که والدین بی تخصص داشتند، از زبان برای بیان جزئیات تجربهها، پیش بینی رویدادهای آینده و برنامهریزی و استدلال استفاده نمیکردند.
البته این کودکان کمابیش دارای توان استدلال و پیش بینی بودند، اما اندیشه هایشان را به زبان نمیآوردند. همین دو گروه از کودکان در سنین بین پنج و نیم تا هفت و نیم سالگی نیز دوباره بررسی شدند و معلوم شد که کودکان در خانوادههای بی تخصص، هنگام گفت وگو از پاسخ های کوتاه و ساده استفاده میکنند.
تا اینجا، روشن است که بازتابِ فرهنگِ جامعه را در زبان آن جامعه میتوان دید. اما آیا زبان نیز می تواند در فرهنگ جامعه بازتاب داشته باشد؟
تاثیر زبان بر فرهنگ
همانگونه که “احساسِ مالکیتِ مشترک” و “احترام به بزرگتر” در کره جنوبی به ترتیب، باعث کاربرد ضمیر ملکیِ جمع و ایجاد دو یا سه لفظ برای بسیاری از واژگان شده است، کاربر ضمیر ملکی جمع و سخن گفتنِ محترمانه با بزرگتر نیز به کودکانِ کرهای میآموزد که باید به مالکیت مشاع احترام بگذارند و فرهنگ شرقی در ارتباط با بزرگترها را ارج بنهند.
زبانشناسان در زمینه تاثیر زبان بر فرهنگ، پژوهشهای فراوانی کردهاند. کریستین فالتیس در سال 1998، نشان داد که اگر الگوهای زبانی و شیوههای فراگیری در خانه به الگوهای زبانی و شیوه های فراگیری در مدرسه شبیه باشد، کودک از بخت بیشتری برای پیشرفتِ تحصیلی برخوردار خواهد بود.
“لیرا برودیتسکی” (Lera Boroditsky) استاد دانشگاه استانفورد و پژوهشگر حوزه “زبان و ادراک”، در سال 2010 با انتشار پژوهشی در روزنامه وال استریت ژورنال به روشنی نوشت “زبان روی تواناییهای انسان در مسائل پیچیده و انتزاعی، مانند زمان، شمار، کوکهای موسیقی، روابط خانوادگی، اخلاق و احساسات اثر میگذارد.”
در زیر، به شماری از دستاوردهای پژوهشگران که نشان می دهد چگونه زبان میتواند روی فرهنگ جامعه اثر بگذارد، اشاره میکنیم:
– چون زبان روسی، واژههای بیشتری برای تعریف رنگهای آبی کبود و روشن دارد، روسها به صورت بصری هم توانایی بیشتری در تشخیص رنگهای آبی دارند.
– چون در زبانِ برخی قبایل بومی استرالیا، به جای چپ و راست، از شمال و جنوب و شرق و غرب استفاده میشود، اعضای این قبیله توانایی بیشتری در جهت یابی فضایی یافتهاند.
– از آنجایی که در زبان قبیله “پیراها” در آمازون (برزیل)، اغلب به جای عدد از واژگانی مانند “اندک” و “بسیار” استفاده میشود، اعضای این قبیله در حفظ کردن اعداد و مقادیر ضعیف هستند.
– چون در زبانهای ژاپنی و اسپانیولی معمولا از کنشگرِ سببی استفاده نمیشود (به جای حسن کوزه را شکست، می گویند کوزه شکست)، گویشوران این دو زبان، در به یاد آوردن عاملِ حادثه ضعف دارند. در یک پژوهش، فیلم هایی از رویدادهای عمدی و غیرعمدی برای گویشوران ژاپنی، اسپانیایی و انگلیسی پخش شد. گویشوران ژاپنی و اسپانیایی، عامل رویدادهای عمدی را به خوبی به یاد میآوردند، اما در به یاد آوردن عامل حوادث غیرعمدی ضعیف عمل میکردند؛ حال آنکه عملکرد گویشوران زبان انگلیسی در هر دو مورد یکسان بود.
– از گروه هایی از گویشوران زبانهای انگلیسی، عبری و پورمپورا (بومی استرالیا) خواسته شد که پس از تماشای یک سری از تصاویر، آنها را روی زمین بچینند. انگلیسیزبانان هر بار تصویرها را از چپ به راست و عبری زبانان هر بار از راست به چپ میچیدند. این مسیرِ نوشتن در زبانهای انگلیسی و عبری است. جالب این است که پورمپورایی ها هر بار عکسها را از شرق به غرب گذاشتند. یعنی با حرکت صندلیِ آنها از شمال به جنوب، مسیر چینش تصاویر هم تغییر میکرد.
همین ارتباط تنگاتنگ میان زبان و فرهنگ، سبب شده است که نخبگان جامعه، به صورت تجربی از ابزار زبان، برای اصلاح رفتارها استفاده کنند. مثلا گفته میشود:
نگوییم: این موضوع به تو ربطی ندارد.
بگوییم: این موضوع را خودم حل میکنم.
یا نگوییم: به درد نمیخورد.
بلکه بگوییم: مناسب من نیست.
در ظاهر، جملههای پیشنهادی از جملههای رایج، زیباتر هستند. اما در باطن، گویشور با به کار بردنِ جملههای پیشنهادی، میآموزد که حتی در زمانِ اختلاف هم به مخاطبان احترام بگذارد.
فرهنگ و زبان انگلیسی
جامعه انگلیسیزبان، به پویایی و تولید عادت دارد و این عادت، مستقیما در زبان انگلیسی بازتاب یافته است. تنها بخشی از واژگانی که زبان انگلیسی تولید میکند، به علوم و فن آوری مربوط است؛ گویشورانِ این زبان، پیوسته برای پدیدههای جدید فرهنگی و اجتماعی در حال واژهسازی هستند.
ایالات متحده آمریکا فرهنگستانِ زبان یا حتی چیزی شبیه به آن ندارد و واژهسازی، اغلب از رسانهها آغاز میشود و اگر مردم واژۀ نو را بپذیرند، آن واژه به فرهنگ زبان انگلیسی افزوده میشود.
برای آشنایی با روند واژه سازی در زبان انگلیسی، مثالی میآوریم. اواخر دوران ریاست جمهوری جرج بوش پسر، بهای نفت به شدت افزایش یافت و قیمت بنزین در ایالات متحده تقریبا دو برابر شد. با آغاز تابستان سال 2008، بسیاری از شهروندان آمریکایی که به مسافرت تابستانی عادت داشتند، سفر با قیمتِ نجومیِ بنزین را بهصرفه نیافتند و رسانههای آمریکایی برای توصیف این وضعیت، مردم را به staycation تشویق کردند. این واژه، ترکیبی از stay (ماندن) + vacation (تعطیلات) است و یعنی تعطیلات را در خانه ماندن و جایی نرفتن!
مثال دیگر، واژه freegan است. از اواسط دهه 90 میلادی، جنبشهایی در غرب با هدف مخالفت با اقتصادِ مصرف گرا و تشویق به بازیافتِ همه چیز (حتی غذا) پا گرفت. این جنبشها کم کم از نظر بسیاری از مردم افراطگرایانه تلقی شد و ابتدا رسانهها و سپس مردم به واژه freegan که ترکیبی از free (آزاد، همه چیز) و vegan (گیاهخوار) بود، اقبال نشان دادند. همان گونه که برخی گیاه خواران برای مقابله با ستم بر حیوانات گوشت نمیخورند، “همهچیز گیاه خواران” هم تقریبا به همه محصولات بازار به دیدۀ تردید و مخالفت مینگرند.
مسلما “دشواریِ سفر به دلیل هزینههای بالا” یا “مخالفت با اقتصاد مصرفگرا”، پیش از کشورهای انگلیسیزبان، در بسیاری دیگر از کشورهای جهان نیز تجربه شده بود، اما برای یک انگلیسیزبان اصلا اهمیت ندارد که زبانهای دیگر به این پدیدهها چه میگویند. یک گویشور زبان انگلیسی، به دلیل فرهنگی که بالاتر بدان اشاره شد، تمایل دارد برای هر پدیده بر اساس قواعد زبان خود، واژه تولید کند.
انگلیسیزبانان هر سال، صدها واژه و گاه ساختار را در زبان انگلیسی تولید میکنند تا این زبان، بهروز، پویا و در حال پیشرفت بماند و اصولا در درازمدت بقایش تضمین شود. برای سنجشِ میزان واژهسازی در میان انگلیسی زبانان، کافی است بدانیم که تنها در سه ماهه نخست سال 2017 میلادی، 147 واژه جدید به فرهنگ آکسفورد افزوده شد که اغلب آنها واژگان غیرتخصصی بودند. نسخه آنلاین این فرهنگ، هر سه ماه یکبار بهروزرسانی میشود.
فرهنگ ایرانی و زبان فارسی
در فرهنگ امروز ایران، یعنی در لحظه نگارش این مقاله، گرایش به تولید، ضعیفتر از گرایش به مصرف است. برای مثال، ناچاریم به برخی واقعیتهای تلخ اشاره کنیم. در ایران، گوشی هوشمند تولید شد، اما اغلبِ مردم، فارغ از کیفیتِ گوشیِ ایرانی، گوشی رده چندم چینی را به آن ترجیح دادند.
چندی پیش، برای خرید مبلمان به مرکز مبل در شهر تهران رفتم. یکی از فروشندگان تاکید میکرد که “اگر گفتند مبل ما پارچه ترک است، باور نکنید؛ همه پارچهها چینی هستند”. دو واقعیت در پشت این سخنِ فروشنده نهفته بود: نخست آنکه شنیدن عبارت پارچه خارجی برای بسیاری از مشتریان وسوسهکننده است. دوم آنکه با وجود تولید پارچه در ایران، بسیاری از تولید کنندگان مبلمان اگر پارچه ترک استفاده نکنند، از پارچه چینی استفاده میکنند!
در اینجا به ریشههای مصرف گرایی به جای تولید کاری نداریم، بلکه خودِ پدیده اهمیت دارد. خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) در آستانه نوروز 1396، کارزاری را برای خرید کالای ایرانی در شب عید به راه انداخت که گامی بسیار پسندیده بود. اما این کارزار، خود نشان میداد که پدیدۀ گرایش به مصرفِ کالای خارجی در جامعه وجود داشته است.
بازتاب این پدیده در زبانی که گویشورانِ ایرانی استفاده میکنند نیز دیده میشود. این موضوع، مطلقا به معادل سازیهای خوب یا بد ارتباط ندارد. چنانکه معادلی زیباتر از شهرآورد شاید نشود در زبان فارسی ساخت. این واژه، از قضا به موقع هم پیشنهاد شد و زمانی که بسیاری از مردم با واژه دربی یا داربی آشنا نبودند، شهرآورد وجود داشت، اما همچنان در مقابل این واژه مقاومت میشود.
گرایش به پرهیز از تولید و اعتماد به کیفیتِ محصول خارجی، کار را به جایی رسانده است که واژههایی که سالها بخشی از زبان روزمرۀ مردم بودهاند را نیز اندک اندک با معادلهای انگلیسی جایگزین میکنیم. نمونهاش واژههایی مانند گذرنامه، روادید، فناوری، ترابری و… است.
برخی گزارشگران فوتبال نیز این روزها از save عالی، دایو زدن، پاس کات بک، گلر خوب، هت تریک کردن و… بسیار استفاده میکنند. این افراد مسلما فراموش نکردهاند که واژههای یادشده تا همین چند سال پیش در زبان فارسی، دفع عالی، شیرجه رفتن، پاس به عقب، دروازهبان خوب و سهگله شدن بود. این را میدانند، اما فرض بر این است که استفاده از معادل های خارجی، کیفیت گزارش را افزایش میدهد.
وضعیت در مورد واژهسازی برای معادلهای بیگانه در حوزههای تخصصی، به مراتب از این نیز دشوارتر است، زیرا این ادعا وجود دارد که واژه سازی، زنجیره ارتباطِ علمیِ ایرانیان را با جهان قطع میکند. بسیاری از کسانی که اینگونه ادعا میکنند، با وجود آشنایی با همه اصطلاحات انگلیسی در رشته خود، قادر نیستند حتی 10 دقیقه یکی از موضوعات درسی در آن رشته را به زبان انگلیسی شرح بدهند یا دو صفحه دربارهاش مقاله بنویسند.
واقعیت این است که مطالعۀ یک دانش به زبان فارسی، با مطالعۀ همان دانش به زبان انگلیسی از نظر محتوا کاملا یکسان و از نظر زبانی، کاملا متفاوت است و اصولا هیچ زنجیرهای وجود ندارد که واژهسازی بخواهد آن را قطع کند. بنابراین اگر کسی بکوشد و زبان انگلیسی را فرابگیرد، یادگیری معادل برای گروهی از واژگان تخصصی، به هیچ وجه کار دشواری نخواهد بود. آموزش زبانِ تخصصی در دانشگاههای جهان نیز با همین هدف به وجود آمده است که اصطلاحات تخصصی در زبان خارجی تدریس شود.
فرجام سخن
معمولا گفته میشود که ساماندهی و پویایی در زبان فارسی از این نظر که “زبان” یکی از عناصر هویت ملی ایرانیان است، اهمیت دارد و باید از آن در مقابل هجوم واژگان و ساختارهای بیگانه محافظت کرد. این سخن، حتما درست است؛ اما پویایی در زبان، از این جنبه نیز اولویت دارد که میتواند مستقیما روی فرهنگ جامعه اثر بگذارد.
از این رو، واژهسازی که فقط یکی از معیارهای پویایی در زبان شمرده میشود را نباید اقدامی انفعالی در مقابل ورود واژگان خارجی، بلکه اقدامی کنشگرانه برای پویاییِ جامعه دانست.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1 – نظریه ساپیر- ورف
http://www.dictionary.com/browse/sapir-whorf-hypothesis
2 – زبان و فرهنگ
https://www.education.com/reference/article/culture-language/
زبان و فرهنگ
http://www.lexiophiles.com/uncategorized/the-relationship-between-language-and-culture
زبان و فرهنگ
https://www.languageandculture.com/cultures-languages
زبان و فرهنگ
http://www.robertsfund.org/articles/lost-in-translation.html
3 – چه بگوییم، چه نگوییم
http://www.beytoote.com/fun/visual/say-quote1-phrases.html
4 – تازهترین بهروزرسانی در فرهنگ آکسفورد
http://public.oed.com/the-oed-today/recent-updates-to-the-oed/march-2017-update/new-words-list-march-2017/
5 – واژههای ژاپنی برای باران
http://www.faena.com/aleph/articles/50-words-to-describe-rain-in-japanese/
6 – نگاهی به فرهنگ کرهای از دریچه زبان
انتشار در ایرنا: 26/2/1396